هزاران حرف ناگفته!!
حافظ بود و مشکاتیان که مرده و کف و سوت برای عکسهایش و کیوان ساکت که آمد و نواخت و چه زیبا نواخت و خواند .
بار اين درد و دريغ است كه ما
تيرهامان به هدف نيك رسيده است ، ولی
دست هامان ، نرسيده است به هم
و همین طور
گر بدین سان باید زیست پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوایی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه ی بن بست
گر بدین سان باید زیست پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود چون کوه یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک
شاملو
و در نهایت گروه قمر آمد و رفت !
وماهم برگشتیم در تنهایی تاریک تهران شلوغ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
برای نظر دادن به سبک بلاگفا
روی" نام و آدرس" اینترنتی کلیک کنید
حالا می توانید مثل بلاگفا با زدن نام و آدرس بلاگ خود آپ کنید